مشاوره خانواده و زندگی

مبحث اعتیاددر سالهای اخیر در کشورما یکی از رایج ترین مسئله های مطرح شده در جامعه می‌باشد.

با وجود صدمه های فرهنگی و همین‌طور اجتماعی و اقتصادی به وجود آمد.

که توسط شخص مصرف کننده باید به شخص معتاد به عنوان یک انسان با تمام آرزوها بنگریم.

اعتیاد به سیگارشوهر
اعتیادمعمولاً در سن نوجوانی آغاز می‌شود. هرچند به تدریج می‌تواند .

در سنین بالاتر شروع شود که در این صورت معمولاً دلیل به خصوصی برای مبتلا شدن به آن موجود می باشد.

بستگی به سن آغاز شدن مسئله های متعدد مثل اشتغال و ازدواج کردن .

و همینطور بچه دار شدن، ادامه دادن تحصیل و رابطه اجتماعی در پیش روی شخص قرار دارد .

که همه این موارد می‌تواند دلیل مصرف کردن مواد شخص باشد.

در رابطه با ازدواج مصرف‌کننده مواد مخدر سوال های متعددی در جامعه مطرح می باشد.

اشخاص اعتقاد دارند که ازدواج به طور یک فاکتور حمایتی اجتماعی می تواند .

موجب افزایش پیدا کردن انگیزه ترک کردن مواد باشد و اضطراب او را کم می کند.

و موجب می شود زمان کمتری را برای گذراندن با دوستان.

و هزینه کمتری را برای خرج کردن مواد در اختیار او قرار بگیرد.

شوهرم یواشکی سیگار می کشه

شناخت قبل ازدواج
این عقیده ای می باشد که در کشور ما در ارتباط با ازدواج و نقش آن در معالجه.

همه دردها و انواع بیماری ها موجود می باشد.

که البته این مسئله به صورت مطلق دارای صحت نمی باشد.

ازدواج در ابتدا انگیزه خوبی برای ترک کردن فرد می باشد.

ولی این انگیزه می‌تواند کوتاه مدت باشد یعنی برای مخفی کردن اعتیاد.

در تست مورفین و همینطور بلند مدت برای پاک ماندن در تمام زندگی می باشد.

به طور معمول در آستانه ازدواج کردن افراد زیادی از این قبیل به مرکز های معالجه اعتیادرجوع می‌کنند.

و بیماران در این مرحله امکان دارد به صورت موقتی به پاک شدن رسیده باشند.

سرنوشت های متعددی در انتظار اینگونه اشخاص می باشد.

منبع: مشاوره ازدواج- شوهرم یواشکی سیگار می کشه

ثبات و امنیت دو نیاز اساسی انسان هستند که در تمام مراحل زندگی برای او اهمیت دارند. ثبات به معنای آرامش و اطمینان خاطر است و امنیت به معنای دور بودن از خطر و تهدید. ایجاد ثبات و امنیت در زندگیمی تواند به فرد کمک کند تا با آرامش و اطمینان خاطر به اهداف خود برسد و از استرس و اضطراب جلوگیری کند.

امنیت یک مفهوم مهم و پیچیده است که در بسیاری از زمینه‌های زندگی انسان نقش دارد. تأمین امنیت افراد، جامعه و محیط زیست یکی از مهم‌ترین اهداف هر حکومت و سازمانی است.

در سطح جامعه ثبات امنیت اصطلاحی است که برای توصیف وضعیتی استفاده می شود که در آن خطرات و تهدیدات برای امنیت فردی، اجتماعی یا ملی در سطح قابل قبولی کنترل شده است. این مفهوم اغلب با صلح و آرامش همراه است، اما لزوماً به معنای عدم وجود درگیری نیست. در واقع، ثبات امنیت اغلب مستلزم وجود یک سیستم مدیریتی کارآمد برای رسیدگی به درگیری ها و حفظ صلح است.

امنیت چیست
امنیت به معنای آزادی از هرگونه آسیب یا خطر است. امنیت می‌تواند در مورد افراد، گروه‌ها، جامعه، محیط زیست یا هر چیز دیگری که در معرض آسیب یا خطر است، مورد بحث قرار گیرد.

امنیت در معنای کلی به معنای احساس آرامش و اطمینان است. وقتی احساس می‌کنیم که از ما محافظت می‌شود و آسیبی به ما نمی‌رسد، احساس امنیتداریم. امنیت می‌تواند از طریق عوامل مختلفی مانند قانون، حکومت، جامعه، خانواده و حتی خود فرد تأمین شود.

امنیت در معنای خاص‌تر به معنای حفاظت از یک چیز در برابر آسیب یا خطر است. به عنوان مثال، امنیت ملی به معنای حفاظت از یک کشور در برابر تهدیدات خارجی است. امنیت سایبری به معنای حفاظت از اطلاعات و سیستم‌های رایانه‌ای در برابر حملات سایبری است. امنیت شخصی به معنای حفاظت از افراد در برابر آسیب‌های جسمی یا روانی است.

پیشنهاد مشاور:ارتقای امنیت، صمیمیت، ثبات و رضایت مندی در رابطه

امنیت در زندگی

ایجاد امنیت در زندگی
در ادامه به برخی از روش های ایجاد ثبات و امنیت در زندگیاشاره می کنیم:

داشتن اهداف و برنامه ریزی: داشتن اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آنها یکی از مهم ترین عوامل ایجاد ثبات و امنیت در زندگیاست. وقتی فرد اهداف مشخصی برای خود دارد، می تواند مسیر زندگی خود را مشخص کند و با برنامه ریزی و تلاش به سمت آنها حرکت کند. این امر به فرد کمک می کند تا از سردرگمی و بی هدفی جلوگیری کند و احساس آرامش و اطمینان خاطر داشته باشد.
داشتن روابط سالم: روابط سالم با خانواده، دوستان و همکاران یکی دیگر از عوامل مهم ایجاد ثبات و امنیت در زندگیاست. وقتی فرد روابط سالمی با دیگران دارد، احساس حمایت و دوست داشته شدن می کند. این امر به فرد کمک می کند تا در شرایط سخت زندگی احساس تنهایی و ناامیدی نکند.

منبع: مشاوره ازدواج- روش های ایجاد ثبات و امنیت در زندگی افراد

تحقیر و توهین به همسریکی از رفتارهای مخرب و آسیب‌زا در روابط زناشویی است. این رفتار می‌تواند تأثیر منفی زیادی بر سلامت روان و جسمی همسر، روابط زوجین و حتی فرزندان آنها داشته باشد. در این مقاله به بررسی علل، پیامدها و راهکارهای مقابله با تحقیر و توهین به همسر خواهیم پرداخت.

علل تحقیر و توهین به همسر
عوامل مختلفی می‌توانند باعث علت بی احترامی مردبهزن شوند. برخی از این عوامل عبارتند از:

خودمحوری و تسلط طلبی همسر: برخی از همسران به دلیل خودمحوری و تسلط طلبی خود، سعی می‌کنند همسر خود را کوچک کنند و از این طریق احساس قدرت و برتری کنند.
عدم اعتماد به نفس همسر: برخی از همسران به دلیل عدم اعتماد به نفس خود، سعی می‌کنند با رفتارهای تحقیرآمیز، همسر خود را کوچک کنند تا خود را برتر نشان دهند.
وجود مشکلات و اختلافات در زندگی زناشویی: برخی از همسران به دلیل وجود مشکلات و اختلافات در زندگی زناشویی خود، عصبانیت و ناراحتی خود را با رفتارهای تحقیرآمیز به همسر خود نشان می‌دهند.
وجود الگوهای رفتاری نامناسب در خانواده: برخی از همسران از رفتارهای پدر یا مادر خود در خانواده الگوبرداری می‌کنند و این رفتارها را در زندگی زناشویی خود تکرار می‌کنند.
پیامدهای تحقیر و توهین به همسر
تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد. برخی از این پیامدها عبارتند از:

عوامل فردی: برخی از افراد، به دلیل مشکلات شخصیتی، تمایل بیشتری به توهین کردن به دیگران دارند. این افراد ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشند و به دنبال جلب توجه یا تسلط بر دیگران باشند.
عوامل محیطی: برخی از عوامل محیطی، مانند استرس، فقر و خشونت خانگی، می‌توانند احتمال توهین به همسررا افزایش دهند.
عوامل ارتباطی: برخی از افراد، مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارند و نمی‌توانند به طور سازنده با مشکلات خود مواجه شوند. این افراد ممکن است به جای بیان احساسات خود به طور مستقیم، از توهین کردن به همسر خود استفاده کنند.

آسیب به عزت نفس همسر: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث آسیب به عزت نفس و اعتماد به نفس همسر شود. همسر ممکن است احساس کند که ارزشمند نیست و شایسته احترام نیست.
ایجاد احساس ناامنی در همسر: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث ایجاد احساس ناامنی در همسر شود. همسر ممکن است احساس کند که همسرش او را دوست ندارد و به او اهمیت نمی‌دهد.
کاهش اعتماد بین زوجین: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث کاهش اعتماد بین زوجین شود. همسر ممکن است احساس کند که همسرش به او اعتماد ندارد و او را جدی نمی‌گیرد.
آسیب به روابط اجتماعی همسر: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث شود که همسر در جمع احساس خجالت و شرم کند. این امر می‌تواند بر روابط اجتماعی همسر تأثیر منفی بگذارد.
افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث بروز افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی در همسر شود.
افزایش احتمال خیانت: تحقیر و توهین به همسرمی‌تواند باعث افزایش احتمال خیانت همسر شود. همسر ممکن است برای جبران احساسات منفی خود، به دنبال رابطه‌ای خارج از ازدواج باشد.
ایجاد احساس خشم، نفرت و کینه در همسر: توهین به همسر، می‌تواند احساس خشم، نفرت و کینه را در او ایجاد کند. همسری که مورد توهین قرار می‌گیرد، احساس می‌کند که مورد بی‌احترامی قرار گرفته است. این احساس، می‌تواند منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه و مخرب در او شود.
آسیب به روابط زناشویی: توهین به همسر، می‌تواند به روابط زناشویی آسیب برساند. این رفتار، می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و نزدیکی بین همسران شود. همچنین، می‌تواند زمینه‌ساز بروز مشکلات و اختلافات در رابطه شود.

منبع :مشاوره ازدواج -تحقیر و توهین به همسر ✔️ آیا این رابطه عادی است؟