مشاوره خانواده و زندگی

ازدواج فامیلیدختر خاله پسر خاله

داشتن مشکلات ژنتیکی برای فرزندان اشخاصی که به ازدواج فامیلیمی‌پردازند.

یکی از اصلی‌ترین علت‌هایی می باشد که کارشناسان پیشنهاد می کنند .

که اشخاص به ازدواج فامیلیاقدام نکنند.

معیایب ازدواج فامیلی
در حقیقت پر اهمیت ترین موضوع ، مسئله پزشکی می باشد .

ولی حوزه های دیگر هم می‌توانند به مبحث در رابطه با ازدواج فامیلیبپردازند.

پراهمیت ترین ضرر و فایده های ازدواج فامیلیشامل موارد زیر می باشد:

معایب: داشتن ذهنیت منفی .

اگر قرار بر این باشد که ضرر ها و فایده های ازدواج فامیلی.
را با تحقیق های علم روانشناسی ارزیابی کنیم.
اولین مسئله تبلیغات و ذهنیت می‌باشد.
که در رابطه با ازدواج فامیلیموجود می باشد.
در حقیقت بیان می شود که آشکار شدن مشکلات ژنتیکی .

در رابطه با ازدواجهای فامیلی نسبت به ازدواج های دیگر بالاتر می باشد .

که خود نوعی ذهنیت منفی در رابطه با زوج هایی که به اینگونه ازدواجها تن می‌دهند ایجاد می شود.

مطالب و مقالات سایت “مشاوره ازدواج” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

ازدواج فامیلیدختر خاله پسر خاله

ذهنیت منفی در ازدواج فامیلی
روانشناسان بر این باورند که :

اینگونه ذهنیت می‌تواند با صرف نظر کردن از مشکلات ژنتیکی.
ارتباط زوج ها را در ازدواج فامیلیدچار اختلال کند.
و همینطور سلامت روانی آنها تهدید شود.
دخالت کردن خانواده مسئله دیگری می باشد .
و در رابطه با ازدواج فامیلیمی توان آن را مطرح کرد.
ارزیابی ها نشانگر این می باشد.
دخالت کردن خانواده‌ها در زندگی این زوج ها افزایش پیدا می کند.
بیشتر شدن این گونه دخالت ها بیشتر از زوج های دیگر اتفاق می افتد.

منبع: مشاوره ازدواج- ازدواج فامیلی دختر خاله پسر خاله

به تازگی طرحی را پایه گزاری کرده اند که در آن با برگزاری دوره های فلسفه به کودکان کمک میکنند تا زاه درست اندیشیدن را یاد بگیرند و در آینده نیز موفق تر شوند.

به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»،‌ آنچه که تا امروز حداقل در ذهن عامه مردم درباره فلسفه شکل گرفته است حکایت از دانشی خشک دارد که هرگز نمی تواند تناسبی با زندگی روزمره داشته باشد.

اما پژوهشگران حوزه فلسفه در شاخه های مختلف عدم صحت این ادعا را ثابت کرده اند،‌ فلسفه می‌تواند در شئون مختلف زندگی ما حضوری پررنگ داشته باشد، اما لازمه این حضور قبل از هرچیز ارائه تعریفی دوباره به دور از شنیده هاست،‌ فلسفه در ساده ترین تعریف درباره ماهیت‌ها صحبت می کند،‌ اگر در زندگی به دنبال ماهیت ها باشیم در واقع متوسل به جست‌و‌جو و فکر کردن شده ایم،‌ بنابراین به نوعی تفلسف کرده‌ایم.

با این نگرش می‌توان فلسفه را جزئی از زندگی دانست، به ویژه که در چند سال اخیر گستره این دانش پایه، به حوزه های دانشی دیگر نیز سرایت کرده است و این روزها شنیدن درباره موضوعاتی چون فلسفه پزشکی، ‌فلسفه هنر،‌ فلسفه اخلاق،‌ فلسفه کودکمولفه‌ای ناآشنا محسوب نمی شود.

البته با وجود تفاسیر یاد شده همچنان مفهوم برخی مولفه ها قابل درک نیست،‌ برای مثال جامعه متشکل از مردمی که چندان با فلسفه اخت نبوده اند شنیدن از فلسفه کودکاساسا غیرقابل باور است؛ چراکه در شاکله ذهنی عامه مردم این مولفه به مثابه آموزش همان مکاتب و نحله های فلسفی است که قطعا این برداشت ناشی از عدم آگاهی است.

به این منظور و برای روشن شدن چیستی فلسفه کودک، با تنی چند از کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو پرداختیم،‌ هرکدام از این پژوهشگران از نقطه نظری متفاوت به تبیین مولفه فلسفه برای کودک پرداختند.

دکتر زهره حسینی،‌ از پژوهشگران حوزه فلسفه برای کودک، در این راستا چنین عنوان کرد که مقصود از طرح و برنامه فلسفه و کودک، فقط آموزش مطالب فلسفی به کودک نیست، بلکه کودک به حسب مراحل سنی و تحصیلی در این روش، نخست با روش درک و تفاهم، مفاهیم عادی یا اخلاقی و سپس روش تحلیل شنیده‌ها یا تفکر نقاد یا خلاقیت و یافتن مفاهیم جدید آشنا می‌شود و پس از یافتن استعداد درک مفاهیم اخلاقی یا در ضمن آن، اندک اندک مطالب ساده و پایه فلسفه به آنها آموزش داده می‌شود.

دکتر حسینی معتقد است که در روش‌های یادگیری قدیم، آموزش و پرورش تنها یادگیری مطالب و حفظ آنها و در نهایت انتقال آنها به نسل بعد تلقی می‌شد و معلم مطالبی را به شاگرد یاد می‌داد و شاگرد آن را بعدها به شاگردانش انتقال می‌داد، کسی حق به چالش کشیدن استاد را نداشت و نقد و بررسی معلومات استاد کار درستی به شمار نمی‌رفت.

او معتقد است تربیت با این روش، کودکانی به بار می‌آورد که قادر به حل مسائل زندگی خود در آینده نیستند؛ زیرا قدرت تفکر نقاد در آنها پرورش نیافته است. در مواجهه با مسائل و مشکلات نقد و بررسی موشکافانه، تجزیه و تحلیل و در نهایت داوری عادلانه را ندارند. بنابراین سیستم آموزشی باید مبتنی بر تفکر خلاق و البته نقاد باشد که این مهم در گروی طرح آموزشی فلسفه برای کودکان است.

منبع :مشاوره ازدواج -فلسفه یکی از راههای کمک به افکار کودکان و رشد آنها

باز هم تقابل ازدواج سنتی و ازدواج مدرنو باز هم مشکلاتی که بین این دو دیدگاه وجود دارد. در ابتدا دوبراه تعریفی از این دو روش ازدواج داریم. مادری با روابطی که دارد دختری را زیرنظر گرفته و با هماهنگی برای بار اول بدون حضور پسر به خواستگاری رفته و پس از آن با توضیح خصوصیات دختر به پسر اگر نظرات مثبت باشد برای بار دوم و برای آشنایی بیشتر با حضور خود پسر به خواستگاری میروند تا از نزدیک با دختر آشنا شوند این تعریفی دقیق از ازدواج سنتی بوده که البته با توجه به پیشرفت جوامع و نزدیک تر شدن روابط دختر و پسر رو به کاهش است. در سوی دیگر دختر و پسری از طریق دانشگاه، محل کار و یا طوق دیگر با هم آشنا شده در هم دقیقتر می شوند و خودشان گفتگو های اولیه را انجام داده و سپس تصمیم به ازدواج می گیرند در این میان نیز عاشق همدیگر شده و موضوع را با خانواده مطرح می کنند تا خانواده پسر به خواستگاری دختر بروند. به این روش هم ازدواج مدرن یا غیر سنتی می گویند. اما خانواده ها بازخورد ها و واکنش های مختلفی را از خود در برابر عاشق شدن فرزند نشان میدهند. البته بحث عاشق شدن در نوجوانی ،عاشق شدن نوجوان و عاشق شدن کودکان در سنین پایین خود بحث دیگری است که در این مطلب به آن نمیپردازیم.

line-separator

با توجه به جامعه و فرهنگ ما در طی سالیان گذشته همواره ازدواج های سنتی در دستور کار ولدین بوده و آنان با چنین ازدواج های مدرنی همواره مخالفت کرده اند ازدواج سنتیمعایب و محاسنی دارد می توان از خوبی های این روش بهره گیری از تجربیات و دیدگاه های بزرگتر ها را نام برد اما از معایب بزرگ آن در نظر نگرفتن نظر خود دختر و پسر و درواقع ازدواج اجباری می باشد که مشکلات جدی را به دنبال دارد. البته با توجه به روابط شغلی، دانشگاهی و دیگر روابط موجود بین دختر و پسر در جامعه امروزی ازدواج سنتی کمتر شده و البته مخالفت های والدین نیز بیشتر شده است.

زمانیکه موضوع ازدواج با یک دختر خاص عموماً از طرف پسر بین خانواده با عنوان عاشق شدم و همسر آینده خود را پیدا کردم ، مطرح می شود، افراد خانواده در ابتدا مخالف شدید خود را ابراز می دارند و با فرزندشان برخورد شدید می کنند و این کار وی را محکوم کرده و می گویند دختری که اینچنین با تو آشنا شده است به درد همسری نمی خورد!! اما واقعاً به چه دلیل این جمله بیان می شود؟ خود شما والدین تا به حال فکر کرده اید چه دلیل جالب و البته غیر منطقی برای مخالفت دارید؟! آنان بدون توجه به جوانب دیگر مواردی که منجر به طلاق شده را بیان می کنند و جالب اینجاست که به موارد موفق اصلاً اشاره ای نمی کنند. در این درگیری خانوادگی، والدین به ازدواج سنتیپافشاری داشته و گاهی فرزند خود را اجبار به پذیرش چنین ازدواجی می کنند.اما تا به حال به عواقب ابن رفتار خودتان فکر کرده اید؟ فکر کرده اید که همین فرزندانی که شما همواره شادی و خوشبختی آنان را می خواهید چه صدمات جبران ناپذیری از این رفتار شما خواهند خورد؟!

line-separator

عدم توجه به درخواست فرزندتان می تواند باعث از بین رفتن اعتماد آنان نسبت به شما شده و این موضوع پنهانی شدن روابط را در پیش داشته و می تواند هر دو را به گناه بکشاند. از بین رفتن این اعتماد و رابطه بین فرزند و والدین می تواند اتفاقاتی را در پیش داشته باشد که فرزندان را نابود نماید.نفس ازدواجغیر سنتی و آشنایی دختر و پسر به منظور ازدواج اصلاً بد نبوده و نیست بلکه می تواند به داشتن یک ازدواج موفقیت آمیز کمک کند زیرا آشنایی لازم برای ازدواج به دست آمده است و تنها مخالفت های والدین گره را کورتر کرده و آن اعتماد را از بین می برد. البته می توان بسیاری از این مشکلات را به الگو های نا مناسب تلویزیونی نسبت داد که در آن هرچه روابط است ار غلط و اشتباه نمایش می دهد.

منبع: مشاوره ازدواج -نرمش در مقابل عاشق شدن فرزندمان